جایگاه زنان از ایران باستان تا امروز

به قلم :   parse        25 / 3 / 1392   

«حقوق زنان در زمان هخامنشیان»

در دوران هخامنشیان مرد و زن در کنار یکدیگر کار می‌کرده‌اند، از حقوقی برابر برخوردار بوده‌اند و گاه حتی کارهای سخت تر را به عهده داشته‌اند. مثلا گروه‌های بزرگی از زنان کشاورز را می‌بینیم. سنگ سابان معمولا بیشترشان زن هستند. البته دقیقا نمی‌توانیم بگوییم که کار این زنان چه بوده‌است. شاید پس از حاضر شدن نگاره‌ها، صیقل نهایی را زنها انجام می‌دادند، زیرا که برای این کار دست‌های ظریف زن‌ها کارآیی بیش تری داشته‌است. در سال 1700 ( میلادی ) ر میان بردگانی که نمایندهٔ امپراتور اتریش در استامبول خریداری و آزاد کرد، زن سنگ تراشی بود از بغداد وجود داشت. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که قرن‌ها بعد هم هنوز به زن‌هایی بر می‌خوردیم که با سنگ سر و کار داشته‌اند. مسلم است که این کار برای زن‌ها باید دشوار بوده باشد.
پیشهٔ بیشتر زنان لوح‌های تخت جمشید دوخت و دوز و خیاطی بوده‌است. کاری بسیار متنوع، شامل دوخت لباس‌های کاملا ساده یا لباس‌های پر زرق و برق که پس از دوخت، هنرمندانه سوزن کاری می‌شده‌است. امکانات آموزش‌های هنری ومهارت‌های حرفه‌ای، برای زن و مرد یکسان وحقوق آنان برابر بوده‌است.

* حقوق و مرخصی زایمان *

 

زن‌ها با به دنیا آوردن کودکی برای مدتی از کار در بیرون معاف می‌شدند. در طول مرخصی زایمان حقوق دریافتی به حداقل می‌رسید که البته با آن گذران زندگی ممکن بود. علاوه براین حداقل حقوق، اضافه حقوقی نیز به صورت جو و شراب دریافت می‌کردند، که پاداش افزودن رعیتی به رعایای شاه بود. در عین حال معلوم شده‌است که شاه از نوزادان پسر بیش از نوزادان دختر خرسند می‌شد، چرا که اضافه حقوق برای نوزاد پسر دو برابر، یعنی ۲۰ لیتر جو و ۱۰ لیتر شراب یا آب جو بود. تا جایی که لوحه‌ها حکایت می‌کنند، این تنها موردی است که میان زن ومرد فرقی دیده می‌شود.

مرخصی بارداری ظاهراً ۵ ماه بوده‌است. پس از این مدت زن‌ها این امکان را داشته‌اند که کار روزانه را کوتاه کنند تا قادر به برآوردن وظایف خانه‌داری خود نیز باشند. البته کار نیمه وقت حقوق کمتری داشت. نوزادان را در طول کار له‌له‌ها نگهداری می‌کردند. در لوح‌های گلی دیده شده که زنان می‌توانستند به پست‌های بالاتر برسند، مثلاً در کارگاه‌های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان است. در کارگاه‌های خیاطی که بیشتر در اشغال زنان است، گاه مردان زیردست زنان قرار می‌گیرند و حقوق زنان سرپرست بیش از مردان است. حتی در جیره شراب نیز تفاوتی وجود ندارد

 

*****

 

« زنان در زمان ساسانیان»

 

 

حضور بسیار کمرنگ زنان در شواهد برجای مانده ازین دوران شاهدی بر وجود نابرابری اجتماعی است. در تعداد انگشت شماری از شواهد ساسانی زنان به تصویر کشیده شده یا از آنان نام برده شده. در یک پژوهش، در ۸۰نمونه بررسی شده قطعات گچبری، موزاییک، ظروف زرین و سیمین، نقش برجسته‌ها، مهرها و نگین‌ها تنها در۱۹ مورد(۲۳٫۷۵٪) زنان ظاهر شده‌اند در ۱۱ مورد در کنار مردان(۵۷٫۸۹) و تنها در ۸ مورد (۴۲٫۱٪)به تنهایی و مستقل نمایش داده شده‌اند. مساله اهمیت تبار پدری و دودمان در شواهد این دوران، نمود تصویری می‌یابد. مانند نقش شاپور سوم در کنار پدرش یا نقش برجسته نرسی و تاجگیری اردشیر در نقش رجب که پسربچه‌هایی (احتمالا شاه آینده)را به تصویر می‌کشند و تصویر ولیعهد بهرام دوم روی سکه‌ها. تاکید بر نمایش مردان خاندان شاهی که مرتبا در مواد مختلف تکرار شده‌است نشانگر جایگاه ویژه مردان و برتری آنها در مقایسه با زنان و نقش فعال مردان در سازماندهی جامعه ساسانی دارد. درواقع شواهد مادی این دوره «جنسیت مدار» است و تلویحا به برتری مردان و حضور پررنگ آنها در مقایسه با نمونه‌های محدود شواهدی است که به زنان می‌پردازند. تنها در ۵ مورد از ۳۴(۱۴٫۷٪)نقش برجسته ساسانی زنان (آنهم در کنار مردان) به تصویر کشیده شده‌اند. این رقم در مورد دیگر شواهد تصویری مانند گچبری یا ظروف نیز بسیار ناچیز است. بعیض جنسیتی اعمال شده بر زنان و برتری مردان بوِیژه در نهادهای قدرت از روی شواهد برجای مانده از خاندان شاهی ساسانی کاملا آشکار است. به عنوان نمونه "مراسم اعطای قردت و دیهیم بخشی به ملکه‌ها در هنر ساسانی پدیده‌ای ناشناخته استبعیض جنسیتی اعمال شده بر زنان و برتری مردان بوِیژه در نهادهای قدرت از روی شواهد برجای مانده از خاندان شاهی ساسانی کاملا آشکار است. به عنوان نمونه "مراسم اعطای قردت و دیهیم بخشی به ملکه‌ها در هنر ساسانی پدیده‌ای ناشناخته است«اهمیت و قدرت نمادین مواد فرهنگی در بسیاری موارد به منظور نمایش رابطه غلبه و استیلا در برابر تسلیم و فرمانبرداری، بکار می‌رود»رتری مردان بر زنان در هنرهای تصویری این عصر به طور نمادین ابراز گشته‌است.در تعدادی از نمونه‌های بررسی شده این برتری نمود یافته‌است:نقش برجسته بهرام دوم در سرمشهد، بشقابی نقره احتمالا مربوط به بهرام پنجم. نقش برجسته بهرام دوم در برم دلک و تنگ قندیل.درین نقوش ملکه دست چپ خود را به نشانه ادای احترام به شاهنشاه به لبانش نزدیک کرده استدرحالی که شاهنشاه آشکارا بزرگتر و درشت قامت تر از ملکه نمایش داده شده. در نمونه‌های یاد شده گرفتن دست زنان، ادای احترام زن به مرد، بلند تر نشان دادن مردان و از همه مهمتر قرار گرقتن پاهای مرد روی بدن زن(مانند بشقاب نقره بهرام گور و ملکه) نماد تسلیم و فرمانبرداری زنان یا حمایت آنان از سوی مردان است که به جایگاه اجتماعی پایین تر زنان اشاره می‌کند. انتساب به بستگان ذکور حتی در نام زنان نمود می‌یابد مانند «شاپوردخت» به معنی دختر شاپور.در کتیبه دخمه‌ها که حکم سنگ قبر را دارد زنان متوفی عموما از روی انتساب به همسرشان معرفی شده‌اند و درپاره‌ای موارد از روی انتساب به پدر که احتمالا این نوع نوشته‌ها مربوط به دوشیزگان است. شناسایی زنان از طریق تبار پدری یا همسر: زنان معمولا با نام پدر، همسر یا دیگر بستگان ذکور خود شناسایی و معرفی می‌شوند (مثلا شاپور دخت دختر بهرام اول). این مورد در کتیبه کعبه زردشت که از معدود منابعی است که ذکری از زنان خاندان شاهی کرده نمود می‌یابد .درین کتیبه زنان از طریق نام همسران یا پدران یا حتی فرزندان پسر خود معرفی می‌شوند. یعنی زنان همواره از طریق وابستگی به یک یا چند عضو مذکر خانواده خود و در نقش مادر، همسر یا دختر ظاهر می‌شوند. ذکر نام مستقلی از زنان بسیار محدود است. ذکر نام ملکه‌ها روی مهرهای شخصی شان ازین موارد است مانند "مهر ملکه دینک که روی ان ذکر شده بانو دینک ملکه ملکه هاًدرحالی که در همان کتیبه مردان معمولا از روی شغل و درجه خود یا نام خاندانشان معرفی می‌شوند.

*****

« حقوق زنان در جمهوری اسلامی ایران »

با توجه به اینکه منشاء قوانین اسلامی، ‌وحی خداوند در قرآن است بر همین اساس‌ وظایف‌ و مسؤولیت‌‌های انسان‌‌ها متناسب با‌ وضعیت‌ و شرایط روحی‌ و جسمی‌ هر دو جنس تعیین شده است. در دین اسلام آمده که همه انسان ها در پیشگاه خداوند جایگاهی یکسان دارند و اینطور نیست که عده‌ای از حیث سفید یا سیاه بودن، زن یا مرد بودن بر دیگری برتری داشته باشد بلکه در اسلام ملاک برتری تقواست. در مسوولیت‌پذیری‌ و انجام مسوولیت زن به مرد برابر است‌ و از دیدگاه اسلام زن می تواند به صورت مستقیم خرید‌ و فروش‌ و حق تملک‌ و انجام دیگر معاملات را داشته‌ و در سرنوشت اجتماعی خود مشارکت داشته باشد. خداوند در قرآن فرموده است که انسان‌‌ها را از زن‌ و مرد آفریده است‌ و همه باهم برابرند‌ و معیار برتری نزد خداوند عمل صالح‌ و تقواست.
خداوند نسبت به همه بندگان رئوف‌ و مهربان است‌ و به هیچ انسانی ظلم‌ و ستم نمی‌کند؛ بنابراین چون واضع قوانین بشر خداوند است لذا بهترین‌ و متناسب‌ترین نوع قانون برای بشر برنامه ریزی شده است. در صورتی که می‌بینید حتی در جوامع پیشرفته‌ وقتی بشر قانون‌گذاری می‌کند به نوعی بر عده‌ای ظلم می‌شود مثلا در مقرراتی که در جهان حاکم شده است می‌بینید که فقط 5 کشور حق‌ وتو دارند‌ و بر این اساس خیلی راحت کمترین منافع جمع را در نظر می‌گیرند‌ و ملاک اصلی برای قانون گذاری کشورهای خودشان است.
خداوند در دین‌ و قانون، با توجه به قدرت بدنی‌ و متناسب با شرایط جسمی‌ بشر جهاد را خاص مردان قرار داده است یا بعضی از تکالیف را برای مردان‌ و بعضی از تکالیف را برای زنان‌ واجب کرده است‌ و این تقسیم‌ وظایف بر اساس فطرت بشری در نظر گرفته شده است. اسلام، زن را نه همچون دوران جاهلیت موجودی زشت‌ و بی ارزش می‌داند بلکه گام‌‌های مؤثری برای رفع تبعیض‌ و بالا بردن مقام زن برداشته است. اسلام همه آن حقوق انسانی‌ و اجتماعی را که مرد از آن برخوردار است برای زن نیز مقرر کرده‌ و همچنین بر اساس فطرت‌ و ساختمان جسمانی‌ و روحی‌ و آنچه مناسب حال اوست‌ وظایفی را برای زن در نظر گرفته است. از آنجایی که مرد دارای نیروی جسمانی‌ و عقلی کامل‌تر است‌ و به دلیل کنترل احساسات عاطفی‌ و توانایی‌ و مقاومت در برابر مشکلات‌ و صبر بر سختی‌‌ها اسلام مرد را مسوول امور زن قرار داده تا از زن دفاع کند‌ و از دسترنج خود برای او خرج نماید.

برچسب‌ها پارسه: جایگاه, زنان ایران باستان, تصویر, زنان باستان, پارسه, ,
در ادامه جستار

شیر زنان ایران باستان

به قلم :   parse        20 / 3 / 1392   

« شیر زنان ایران باستان »


بانو ماندانا
ماندان یا ماندانا در لغت به معنی شاه بوی عنبر سیاه، دختر آژی دهاک آخرین پادشاه ماد که همسر کمبوجیه پدر کوروش شد و از این وصلت کوروش متولد گردید. او در تربیت و نیز انتقال قدرت به کوروش سهم بسیار موثری داشت. ماندان اولین مدرسه جمعی که در آن برگزیدگانی از پسران بودند بنیان مینهد که خود شخصا به دانش آموزان این مدرسه درس حقوق و قانون را می آموخت و به کوروش می آموخت که باید پایه و اساس ظلم و بیدادی را ویران نماید و در هر حال یار و همیار زیردستان باشد. در این مدرسه فنون سوارکاری و تیراندازی و نبرد نیز آموزش داده میشد.
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/01_mandana.jpg

شیرین بانو
شاهزاده ارمنی و برادر زاده و جانشین مهین بانو فرمانروای ارمنستان و زنی خردمند که همسر وفادار خسروپرویز بود. در آن زمان ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران و شاه ارمنستان زیر نظر شاهنشاه ایران بود. خسروپرویز و شیرین حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند. شیرین از خسرو چهار فرزند به نام های نستور، شهریار، فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند.
داستان عشق او و خسرو پرویز و دلدادگی او و فرهاد در ادبیات ایران مشهور است. پس از این که خسرو پرویز بدست افسری جوان به نام مهرهرمز (که پدرش مرزبان نیم روز "بابل و عراق" بوده و دو سال پیش از این واقعه، به دست خسروپرویز مجازات شده بود) کشته می‌شود، به پسرش شیرویه گفت که من به عنوان ملکه ایران باید بهترین مراسم سوگواری را برای پدرت خسرو پرویز بجا آورم و در حالی که زیباترین لباس و آرایش را داشت با متانت به همراه موبدان و بزرگان به تشیع جنازه خسرو پرویز پرداخت. پس از انجام مراسم از حاضران خواست که او را برای آخرین وداع با جنازه همسرش تنها بگذارند در آن هنگام با خنجری در کنار جسد همسرش، خود را کشت.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/02_shirin.jpg

دغدویه
دغدویه یا دوغدو مادر زرتشت است که اصلا از شهر ری بوده است. وی در آنجا با کوی ها و کرپن ها که مردم را گمراه می کردند و از آنها مرتب فدیه و قربانی می خواستند و دین را وسیله ای برای رسیدن به امیال و خواستهای ناروای خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر دیدند او را نزد یکی از نزدیکان خود به آذربایجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره این پیوند همایون، زرتشت پیامبر بزرگ ایرانیان است.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/03_daghviye.jpg

بانو آتوسا
آتوسا در لغت به معنای خوش اندام است. همچنین به معنای قدرت و توانمندی نیز میباشد. آتوسـا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) شهبانوی ایران یکی از برجسته‌ترین زنان در تاریخ ایران قدیم است. وی دختر کورش کبیر و کاساندان، خواهر کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی، کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود.
آتوسـا بانویی زیبا بود وهم شاعر و هم ادیب بود و به نوجوانان پارسی درس ادبیات پارسی میداد. به خاطر خرد و اندیشه نیکویش داریوش با ایشان در مسائل مملکتی و سرنوشت ساز مشورت میکرد و نیز به ایشان اعتماد کامل داشت. اگر داریوش به منطقه ای لشگر میکشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل میشد و رئیس و مافوق همه در راس شورای سلطنت شهربانو آتوسا بود.
هرودوت در مورد زندگی سیاسی وی می‌گوید: آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. وی همواره یاور فکری داریوش بزرگ بوده و چندین نبرد بزرگ را شخصا فرماندهی کرده و یا با نقشه های جنگی او انجام گرفته است. از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده‌است. احتمالا آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم می‌باشد.
گفته میشود که "هما" در اساطیر ایران، بر مبنای یادمانهایی از "آتوسا شهبانوی پارسی" و رویدادهای دوران داریوش و خشایارشاه، همسر و پسرش شکل گرفته باشد. "هما" در افسانه های مردمی مرغ فرخنده ایست که گاه از آن با نام "مرغ سعادت" نیز یاد می شود و در این باورها همان مرغی است که اگر سایه او بر کسی افتد او را سعادتمند و اگر بر تارک کسی نشیند او را به شهریاری رساند و شاید واژه "همایون و همایونی" با این نام پیوند دارد.




بانو یوتاب
یوتاب در لغت به معنی درخشنده و بیمانند است. از یوتاب به عنوان یکی از سردارن زن ایرانی نام برده اند. یوتاب خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است وی در نبرد با اسکندر گجستک همراه آریو برزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است . او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست ولی یک ایرانی خائن راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. از یوتاب به عنوان شاه آتروپاتان (آذربایجان) در سالهای 20 قبل از میلاد تا 20 پس از میلاد نیز یاد شده است. آریو برزن و یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاویدان از خود بر جای گذاشتند.


http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/06_yputab.jpg

آرتمیس
آرتمیـس یا آرتمیـز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. او نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان است. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.
آرتمیس Artemis نخستین زن دریانورد ایرانی است که درحدود 2494 سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار سرزمین کاربه با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. در این نبرد نیروی زمینی ایران از ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود.
همچنین آرتمیس در سال 480 پیش از میلاد در جنگ سالامین salamine که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شرکت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد. او در یکی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، با دلیری و بیباکی کم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری از سوی خشایارشاه رسید. او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت. در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شکن بزرگی را به نام یک زن نام گذاری کرد و او "آرتمیس" بود. ناو شکن آرتمیس در دوران خدمت "دریاسالار فرج الله رسایی" به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل ایران بود.


گردآفرید
گردآفرید یا گُردآفرین یکی از پهلوانان سرزمین ایران که تاریخ از او به عنوان دختر کژدهم یاد میــکند. در داستان رستم و سهراب گردآفرید با لباسی مردانه با سهراب رزم کرد و به دست او گرفتار شد ولی توانست خود را با تدبیر از دست سهراب برهاند. فردوسی بزرگ از او به عـــنوان زنی جنگو و دلاور سرزمین پاکان یاد میکند.
در شاهنامهٔ فردوسی نیز چنین آمده‌است:
زنی بود بر سان گرد سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/08_gerdafarid.jpg
بانو گشنسب و زربانوی دلیر
بانو گشسب (مخفف گشنسپ) به معنی "بانوی دارنده اسب نر" است که در جنگاوری هیچ کس یارای مقاومت با او را نداشت. بانو گُشنــسب دختر رستم و همسر "گیو" که نام وی در برزو نامه و بهمن نامه بسیار آمده است. یکی از مشهور ترین حکایت های او نبرد سگانه فرامرز، رستم و بانو گشنسب است که در هنگام کشتی پهلوانان را به خاک می افکند، دلیری این بانوی ایرانی مشهور است. او منظومه ای نیز بنام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پارسی و در کتابخانه ملی بریتانیا موجود است.
شهین سراج، پژوهش‌گر ادب و تاریخ : اگر بخواهیم ارزش پهلوانی دختر رستم را باز بکنیم ارزش حماسی و نقش حماسی این دختر از جایی شروع می‌شود که بهمن اسفندیار به کینه‌توزی خون اسفندیار به سیستان حمله می‌کند و زال را در قفس می‌اندازد و با فرامرز، پسر رستم جنگ می‌کند و عاقبت او را بر دار می‌زند. تنها کسی که در خاندان رستم در برابر بهمن حقیقتاً یک مقامت نظامی نشان می‌دهد و از آن باورهای رستم دفاع می‌کند به نظر من بانو گشنسب است. او است که این نبرد را ادامه می‌دهد و مانند پدرش که همیشه حامی پادشاهان ایران بوده ولی هیچ‌وقت سر فرود نیاورد. زربانو سردار جنگجوی ایرانی و دختر رستم و خواهر بانو گشنسب. او در سوارکاری زبده بوده است و در نبردها دلاوریهای بسیار از خود نشان داده است. تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال، آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/10_banogoshasb.jpg

آذرناهید
ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنـــــــشاهی شاپور یکم بنیانگزار ساسله ساسانی. نام این ملکه بزرگ و اقتدارات دولتی او در قلمرو ایــــران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایـش کرده است.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/11_azarnahid.jpg


هلاله- همای چهره رخ
پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی (391 یشتا 274+1 یشتا 2) در زمان کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست. از او به عنوان هفتـــمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را "همای چهر آزاد" و "همای وهمون" نیز گفته اند. او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهی ایران نشست. وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود. نوشتارها زیادی درباره رفتار و کردار او یادشده که او در مدت سی سال پادشاهیش هرگز خطائی نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسایش و سلامت زندگی میکرده اند.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/12_helale.jpg

آریاتس
یکی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان در سالهای پیش از میلاد. مورخــین یونانی در چندین جا نامی از وی به میان اورده اند.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/13_ariats.jpg

پرین -بانوی دانشمند ایرانی
او دختر کی قباد بود که در سال 924 قبل از مــیلاد هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک اریایی گرداوری نمود و یکبار کامل آن را نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه تبت گردیده است.
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/14_perin.jpg

بانو آرتادخت
وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی. به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روســــی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی کوچکتـــــرین خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید. چنانچه برآمده است٬ از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور٬ یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/15_artadokht.jpg

نگان بانو
که در لغت به معنی کامروا و پیروزمند است. وی از سرداران ساسانی بود که با تازیان دلاورانه جنگید. دلاوریهای شکوهمندانه او در جنگهای چریکی با سپاه تازیان زبان زد ایرانیان بود و تازیان بهنگام حمله های او از مقابلش پا بفرار میگزاردند.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/21_negan.jpg

آپارنیک
همسر رستم فرخزاد که همچون یک شیر زن، به همراه او تا آخرین قطرهُ خون با تازیان متجاوز دلیرانه جنگید.



بانو سورا
در لغت به معنی گلگون رخ٬ که دختر اردوان پنجم بود و سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود و در جنگها دلاورانه همراه پدر می جنگید.
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/23_sora.jpg

بانو گردیه
خواهر خردمند بهرام چوبین (در دوره ساسانیان). بهرام چوبین که یکی از اهالی شهر خفر جهرم و از کردان بوده و خواهر بهرام به نام " کردیه" همسر اردشیر بابکان بوده است. کُردیـــه پس از برادرش٬ فرماندهی را به دست میگیرد و در میدانهای نبرد٬ ‌آنچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان میدهد که همگان را به ستایش وامیدارد. او در رده سپهسالاری سپاه برادرش در جنگ تن به تن با "تور" فرمانده نیروی خاقان چین٬ او را شکست میدهد و سپاهش را تار و مار میکند.

http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/24_kordiye.jpg

کاساندان

کاساندان یا کاساندانه تنها همسر کوروش بزرگ، شهبانوی ایران (ملکه جهان) دختر فرناسپه از شاهدختان و دختر فرناسپه هخامنشی از دودمانی بود که از نجبای پارس محسوب می شدند و پدر واجدادش در چند نسل شاه پارسیان بودند. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی میکرده و پس از او نخستین فرد قدرتمند و سیاستمدار دربار هخامنشیان بشمار می آمده است. او ۵ فرزند با نام های کمبوجیه، بردیا، آتوسا، رکسانه و ارتیستونه داشت. هر یك از فرزندان کاساندان و كوروش بزرگ به نحوی در تاریخ هخامنشیان دارای نقش تعیین كننده بوده اند و از نشانه ها چنین بر می اید كه آنها از تربیتی خاص برخوردار بودند.

 
 
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/04_kasandan.jpg
 
 
سیندخت
همسر خردمند مهرآب کابلی و مادر رودابه و مادربزرگ رستم که در همسری زال و رودابه و جلب موافقت مهرآب پدر رودابه به این وصلت نقش مهمی داشت و نیز در موقع تولد رستم از مادر، سیندخت یار و مددکار دخترش رودابه بود. کوتاه سخن اینکه سیندخت یکی از خردمندترین چهره های شاهنامه است.
 
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/09_sindokht.jpg
 
فرخ رو
 
نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریـــــخ ایران ثبت شده است. وی از طبقه عام كشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید.
 
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/16_farokhro.jpg
 
پوراندخت و آزرمیدخت
 
پوراندخت شاهنشاه ایران در زمان ساسانی بود و زنی بود كه بر بیش از 10 كشور آسیایی پادشاهی میكرد. او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریكه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود. پوران خسرو منظور پوراندخت دختر خسرو پرویز است که زنی با کفایت و خردمند بود ولی متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهای طولانی ایران و روم در زمان خسرو پرویز و نفوذ دین مزدک و نارضایی مردم از وضع موجود و در یکی از دشوارترین شرایط تاریخی ایران حکومت کشور را چند ماهی در اختیار داشت و پس از مرگ او حکومت به آزرم دخت رسید.ملکه آزرمی دخت، آزرم، آزرمی، (۶۳۰م یا ۶۳۱م) (به معنی دختر پیر نشدنی) شاهنشاه زن ایرانی و سی و دومین شاهنشاه ساسانی، دختر خسروپرویز پسر هرمز پسر انوشیروان ملقبهٔ به عادله كه پس از خواهر خویش پوراندخت لشكریان او را در تیسفون بپادشاهی برداشتند. فرمانرواى خراسان، سپهبد فرخ‌هرمز که یکى از مدعیان جدى سلطنت بود، ملکه را به همسرى خواست. در حالی که آزرمى‌دخت علناً وعده‌ى ازدواج به او داد، در نهان تدارک قتلش را دید (بنا به فرهنگ معین چون “آزرمیدخت نمی‌توانست علنا مخالفت کند”). رستم، پسر فرخ‌هرمزد، به خون‌خواهى پدرش لشکر به پایتخت کشید و پس از سرنگونی آزرمى‌دخت، ملکهٔ ساسانی را نابینا کرد. آزرمی دخت چهار ماه پادشاهی کرد.
 
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/17_porandokht.jpg
 
منیژه بانو
دختر افراسیاب که بیژن سردار معروف ایرانی دلباخته او گردید و به بند اسارت افراسیاب افتاد و به دستور افراسیاب او را به چاهی که به همین نام معروف است انداختند تا سرانجام رستم که خود را به صورت بازرگانی درآورده بود توانست او را نجات بخشد
 
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/18_manije1.jpg
 
کتایون
 
دختر قیصر روم همسر گشتاسب شاه و مادر اسفندیار و یکی از اولین کسانی که کیش زرتشت را
پذیرفت. موقعی که اسفندیار به دستور گشتاسب می خواست به جنگ رستم برود کتایون به سختی با رفتن او مخالف بود و او بخردانه پند داد ولی اسفندیار نپذیرفت و در جنگ با رستم کور و سپس کشته شد و کتایون با غم و دردی جانکاه به سوگ فرزند نشست.
http://www.weare.ir/wp-content/uploads/2011/10/19_katayoun.jpg

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

بن مایع منبع : جایگاه زنان ایران باستان-weare.ir - مجله علمی تاریخی و سرگرمی.

 

 


برچسب‌ها پارسه: تصویر, شیر زنان, ایران, باستان, ,

قسمت دوم فیلم ضد ایرانی 300 رونمایی شد و ما نیز هم چنان خوابیم.

به قلم :   parse        16 / 3 / 1392   

« فیلم 300 ( قیام یک امپراطوری )

« خوب به تصاویر نگاه کنید ساخت فیلم 300 قسمت دوم تا سال دیگه قراره اکران شه نمی دونم آخه این کمپانیه بی همه چیز صهیونیستی چرا به فکر ساخت فیلم ها ی تاریخی اونم ایرانی افتاده سکوت هر ایرانی در مقابل این فیلم مهر تاییدی خواهد بود برای ساخت قسمت سوم این فیلم دروغین»

هالیوود شمشیرش را برای ایران از رو بسته است / اکران قسمت دوم فیلم “۳۰۰ “. لوگوی جدید قسمت دوم فیلم ۳۰۰ توسط صفحه فیسبوک این فیلم منتشر شد. قسمت اول این فیلم ضد ایرانی سال ۲۰۰۷ اکران شد و با تحریف تاریخ خشم ایرانیان را برانگیخت.کمپانی وارنر بروس قصد دارد قسمت دوم این فیلم را سال ۲۰۱۳ روی پرده ببرد. این فیلم در ابتدا قرار بود با عنوان “۳۰۰″: نبرد درمنه با نبرد ارتمیس (آرتمیس: ملکه هالیکارناس در کاریا و یکی از فرماندهان زن ناو دریایی حکومت خشایار شاه می‌باشد) اکران شود اما بعد نام آن به “۳۰۰: ظهور یک امپراطوری” تغییر کرد.

همچنان “رودریگو سانتورو”، “اوا گرین” و “سالیوان استاپلتون” در این قسمت حضور خواهند داشت. این فیلم براساس کتابهای مصور “Xeres” به معنای “خشایار” نوشته “فرانک میلر” ساخته می‌شود.این قسمت فیلم ۳۰۰ توسط “نوام مورو” کارگردان صهیونیستی فیلم “انسانهای هوشمند” می‌باشد که تمرکز خود را بر کاراکتر “رودریگو سانتورو” یعنی “خشایار” قرار داده است. “رودریگو سانتورو” در مصاحبه‌ای گفت: “در این قسمت هم نبردهایی مانند نبردهای قسمت اول خواهید دید ، اما اینبار با چشم اندازی متفاوت”.این فیلم نبرد بین ایران و یونان در زمان خشایار شاه فرزند داریوش بزرگ و اتوسا (دختر کوروش بزرگ) را به تصویر می‌کشد.

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

در ادامه تصاویری از قسمت های این فیلم

بن مایع (منبع) : خبرگزاری فارس دیدبان

 


برچسب‌ها پارسه: تصویر, فیلم, ضد ایرانی, 300, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

تصاویری از تختجمشید پارسه

به قلم :   parse        9 / 3 / 1392   

« تصاویری از پارسه تخته جمشید »

بی توجهی و عدم رسیدگی مسئولین و نیز سرقت و فرسایشهای طبیعی از جمله سرما و گرما و نداشتن حفاظ سرپوشیده بنای تاریخی تخت جمشید به مرور زمان باعث تخریب و از بین رفتن این بنای تاریخی شده است.

بنگرید به ادامه تارنگار


برچسب‌ها پارسه: تختجمشید, پارسه, تصویر, پارسه,
در ادامه جستار

آینده تخته جمشید چه خواهد شد (از شکوه تا فروپاشی پارسه)

به قلم :   parse        6 / 3 / 1392   

 « تخته جمشید از شکوه تا فروپاشی »

احتمالا این تصاویر را تا به حال دیده اید متاسفانه چندسالیست

که بارشها و تنوع آب وهوا گرما و سرما و نبود حفاظ باعث آسیب رسیدن به تختجمشیدشده

اما هر چقدر زمان مگزردآثار تخریب پارسه افزایش یافته است اما کو گوش شنوا افسوس.

« در سال های اخیر یکی از دلایلی که بارها برای مخالفت با آبگیری سد سیوند بیان شده و از سوی

موافقان نادیده گرفته شده .: عبارت است از افزایش رطوبت ناشی از دریاچه سد و تاثیر مخرب آن بر آرامگاه

کوروش و دیگر بناهای سنگی پاسارگاد بوده البته بدون هیچ گونه اشاره به جزئیات و چگونگی این تاثیر مخرب» 

 

بنگرید به ادامه مطب.

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »


برچسب‌ها پارسه: تخت جمشید, آسیب, تخریب, پارسه, ,
در ادامه جستار

ایران در اشغال مقدونیه

به قلم :   parse        5 / 3 / 1392   

« ایران در اشغال مقدونیان »
جانشینان اسکندر
شیوه سیاسی اسکندر در درازاي 9 سال فرمانرواییاش بر قلمرو هخامنشی ناهمسانیهاي
فراوانی داشت. این یا به دلیل دروغگویی تاریخنگاران است و یا ناشی از ناتوانی اسکندر. از
یکپارچگی در » سویی میخوانیم که اسکندر شیفته فرمانروایی کوروش و داریوش بوده و شعار
را سر میداده و از سویی دیگر میبینیم که هر گوشه از کشور را به « فرمانروایی جهانی
فرمانداري از میان بیگانگان و یا از میان خوديها میسپرد و به پذیرفتن شاهنشاهیاش از سوي
آنان، خشنودي میداد. این کار باعث شد تا در آتورپاتیکان (که یک ایرانی در آن فرمانداري
میکرد) کمترین میزان غارت و جنایت رخ داده و مردم بتوانند نفس بکشند. حال آنکه در پارس
و شوش و هگمتانه و باختر سرداران و سربازانِ تمدن ندیدهي مقدونی، آزاد بودند هر کاري را
که میخواهند با مردم بکنند. این رفتار در ساتراپیهاي گوناگون هخامنشی بدست سرداران و
سربازان مقدونی در سطحی ژرفتر انجام گرفت و شاید بخش کوچکی از آن در نوشته
تاریخنگاران آمده باشد.

اینجا انسان شک میکند که آیا براستی اسکندر خواهان جهانی آباد و آزاد بود و در عمل
نتوانست بدان جامه حقیقت بپوشاند؟ و یا این آرمانها ساخته و پرداخته ذهن تاریخنگاران و براي
تبرئه او بوده است و در کل باید اسکندر را کسی از جنس چنگیز خان دانست؟
این در شرایطی بود که ایرانیان پیشینه دو سده فرمانروایی شایسته بر جهان را در کارنامه
خود داشتند. آنچنانکه یونانیان علی رغم خودشیفتگی ذاتیشان همواره از قوانین پارسی و شاهی،
به عنوان نگه دارنده نظم جهانی یاد میکردند. یورش اسکندر به یونانیان نشان داد که اداره جهان،
نه به کمک تئوريهاي اجتماعی - سیاسی و سخنوريهاي زمانگیر فیلسوفان یونان، بلکه در
میدان عمل، نمایان میشود.

http://www.markchurms.com/Merchant2/graphics/alexander-l.jpg

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

بیشتر در ادامه بنگرید.

 

 

 


برچسب‌ها پارسه: ایران, در اشغال, مقدونیه, اسکندر, ساسانیان, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

جشن خردادگان خجسته باد

به قلم :   parse        4 / 3 / 1392   

* چهارم خرداد ماه جشن خدردادگان *


خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان خویشکاری(وظیفه) اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود. در گات‌ها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است. پیشکش این دو امشاسپند ثروت و رمه (چهار پایان) است، به گونه ای که این دو، نماینده ی آرمان های نیرومندی، سر چشمه ی زندگی و رویش هستند.

هماوردان خاص آن ها، دیوان‌ «گرسنگی» و «تشنگی»اند و همکاران خرداد نیز، ایزد «تیشتر» و «باد» و «فروهر پرهیزکاران» هستند.

در باور ایرانیان، خرداد در هنگام حمله ی اهریمن، آب را به یاری فروهرها می ستاند، به باد می سپارد و باد آن را با شتاب به سوی کشورها می برد و به وسیله ی ابر می باراند.

در بُـندهشن (= بـُن دهیشنَ = آغاز آفرینش)، یکی از کتاب های پهلوی که بر اساس ترجمه ها و تفسیرهای اوستا تدوین یافته و در بردارنده ی اسطوره های مربوط به آفرینش، تاریخ اساطیری و تاریخی ایرانیان، جغرافیای اساطیری و حتی نجوم و ستاره شناسی است، درباره ی این امشاسپند آمده است :

... خورداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست ؛ از این روی است که او سرور همه است. او را آب مایملک دنیوی است. هستی، زایش و پرورش همه ی موجودات جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست. چون اندرسال، نیک شاید زیستن، به سبب خرداد است ... او که آب را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه، خورداد از او آسوده یا آزرده بود. او را همکار، تیر و باد و فروردین است.

در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شده‌است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ..» از این روی، بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.

خرداد مظهر کمال و رشد آدمی است. و تاسی از آن منجر به جاودانگی و بی مرگی (امرداد) خواهد شد. شاید یکی از دلایلی که نام این امشاسپند همراه با امرداد می باشد، پیوند ناگسستنی کمال و جاودانگی است.

از کارهای عمده خرداد حمایت از آب است و شادابی گیاهان از اوست. همچنین خرداد مظهر تندرستی و سلامتی است.

 

خرداد یشت، چهارمین یشت اوستا است که متاسفانه آسیب زیادی دیده و بسیاری از واژگان آن از بین رفته یا ناخواناست. ولی در آنچه اکنون دردست است (در یازده بند)، به یاد کردن از امشاسپندان به ویژه خورداد سفارش بسیار شده، چون یاد آنان دیوان را دور می سازد و یاد خورداد، به ویژه دیو «نسو» ( دیو فساد و گندیدگی) را می راند. دراین یشت، به صراحت آمده که خداوند یاری و رستگاری و رامش و سعادت را از طرف امشاسپند خرداد به مرد پاک دین می بخشد.

در بند ده این یشت می خوانیم :

او را - امشاسپند خرداد را - برای فـَرّ و فروغش با نماز [ی به بانگِ ] بلند با و با زَور می ستاییم.
ما امشاسپند خرداد را با هَوم آمیخته با شیر، با بَرسَم با زبان خرد، و «منثره» با اندیشه و گفتار و کردار [ نیک ]، با زَور و با سخن رسا می ستاییم.

آیین‌های جشن خردادگان

یکی از مهم‌ترین آیین‌های روز خرداد که در جشن خردادگان پررنگ تر می‌شود، رفتن به سرچشمه‌ها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایش‌های ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده‌است. نیاکان فرهیخته ی ما در این روز به کنار چشمه سارها، رودها و دریاچه ها رفته و همراه با نیایش اهورامزدا و جشن و شادمانی تن خود را نیز با آب می شسته اند.
ابوریحان بیرونی نیز در آثار الباقیه به مراسم شستشوی ویژه ای که در این روز برگزار می شده است اشاره کرده است.

اهورامزدا از سرچشمه ی بخشایندگی خویش این فروزه را به واسطه ی امشاسپند هئوروتات به آفریدگان خود بخشیده تا هر پدیده ای رسا گردد و رسایی و تندرستی نه تنها ویژه ی این جهان است، بلکه رسایی مینوی و تندرستی روح و روان، هدف والای جهانیان است.
اهورامزدا می خواهد که همگان به یاری امشاسپند هئوروتات از این بخشایش مینوی و مهربانی حقیقی برخوردار گشته و هرکس بتواند با نیروی رسایی و پرورش و افزایش آن در وجود خویش، دارای مقام رسایی و کمال بی زوال گردد.

چون در این ماه آب برای کشت و کشاورزی بیشتر نیاز بوده و سودمند است و باران بخشایش اهورامزدا بزمین می بارد و زمین را آبیاری می کند از این روی کشاورزان برای خشنودی از دهش آب و باران بیشتر به این جشن ارج نهاده و از آن سپاسگزاری می کنند.
از دیگر آداب این جشن پوشیدن پوشاک نو می باشد و در گونه ای دیگر می توانیم با بستن بندی ابریشمی یا نو به دست خود نشانی از پوشاک نو را در این جشن به همراه داشته باشیم.

 

جشن خردادگان، جشن کمال و عافیت خجسته باد.

«جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ»

 

منابع :www.7poa.com

بندهش، مهرداد بهار

تارنمای آریابوم

اوستا، جلیل دوستخواه

جشن­ های ایران باستان


برچسب‌ها پارسه: جشن خردادگان, خجسته, جشن های, ایران, باستان, اوستا, هفت کشور, پارسه, ایران من,

جشن گرما ( ارغوسوا) خجسته باد

به قلم :   parse        1 / 3 / 1392   

هرمزد روز از خردادماه برابر با 1 خرداد در گاهشماری ایرانی «ارغاسوان» یا «اریجاسوان»، نام یکی از جشن­های خوارزمی است که ابوریحان بیرونی نام شماری از آن­ها را همراه با جشن­های سغدی در فصل­های دهم تا دوازدهم «آثارالباقیه» آورده است. بی­گمان هیچ­یک از هر دو تلفظ یاد شده در نسخه­های خطی آثارالباقیه درست نیستند و در مرور زمان به دلیل نبود آشنایی کاتبان با نام­های کهن، شکل صحیح خود را از دست داده­اند. امروزه حتی تلفظ صحیح این نام­ها نیز معمولا امکان­پذیر نیست، اما بیرونی معنای آن را «نزدیک شدن گرما» می­داند. به روایت آثارالباقیه این جشن در نخستین روز ماه «هروداد» که شکل خوارزمی «خرداد» است، همزمان با کاشت کنجد برگزار می­شده است. او این جشن را به دورانی کهن منسوب می­دارد. امروزه همچنان کاشت کنجد، پنبه، کرچک و دیگر دانه­های روغنی در استان­های مرکزی ایران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام می­شود.

 

        
درباره جشن گرما اطلاعات زیادی در دست نیست. ابوریحان بیرونی این جشن را یک جشن خوارزمی می داند. در آثار الباقیه ی بیرونی روز اول از ماه «هروداد» خوارزمی، که معادل با ماه «خرداد» ایرانی است؛ جشن اریجاسوان نامیده شده است. خرداد به معنای کمال و رسایی است و یکی از هفت امشاسپندان می باشد.
بیرونی درباره ماه «هروداد» می گوید:
روز اول آن «اریجاسوان» نام دارد و این روز پیش از اسلام هنگام شدت گرما بود و از اینجاست که گفته اند در اصل «اریجهاس چوزان» بوده و ترجمه اش این است که به زودی از لباس بیرون می شوند یعنی هنگام آن می رسد که برهنه گردند ولی در زمان ما با وقت زراعت کنجد و دیگر چیزهایی که با آن کاشته می شود موافق شده لهذا این عید را در موقع این زراعت می دانند.
« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »
بن مایع (منبع) : www.7poa.com -برگرفته از راهنمای زمان جشن­ها و گردهمایی­های ملی ایران باستان.
 

برچسب‌ها پارسه: جشن های, باستانی ایران, جشن ارغوسوا, جشن گرما, هفت کشور, هفت امشاسپندان, پارسه, تخت جمشید, ایران من,