جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی.

به قلم :   parse        6 / 7 / 1392   

 

 

 

  جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی

 

پاسارگاد آرامگاه كوروش كبير

 

شـــــرح ماجرا : کوروش در زمان جواني تصميم مي گيرد كه قوم پارس را متحد كند تا بتواند بر عليه آستياگ وارد جنگ شود. هارپاك كه از درباريان و خويشاوندان آستياگ بود در اين راه كمك زيادي به كوروش كرد و درنهايت آستياگ پس از 35 سال پادشاهي سرنگون مي شود. ولي كوروش او را نكشت و نزد خود نگاه داشت. كوروش تعدادي از مغان مادي را كشت ، چون مخالف او بودند. او توانست اكباتان يا هگمتانه (همدان امروزي) پايتخت دولت ماد را تصرف كند. كوروش در سال 555 ( پ. م ) دژ مادي را تسخير كرد كه تاريخ نگاران يوناني آنرا بنام پاسارگاد نوشته اند. نام ديگر پاسارگاد مشهد مرغاب است چون شهر پاسرگاد بر روي دشت مرغاب ساخته شده بود .

 

 

از نو آوري هاي كوروش چاپارخانه دولتي يا پست خانه و گردونه چهار اسبه (گونه اي گاري) است كه در كناره هاي آن تيغه هايي فلزي براي نابود كردن سربازان دشمن جاسازي شده بود.                                
  مبارزه كوروش با پادشاه كشور ليديه :
با تسخير هگمتانه در سال 559 (پ . م ) پادشاهي كوروش آغاز مي شود. سپس كوروش با كروزوس پادشاه كشور ليدي (ليديه) جنگيد و او را شكست داد. او سرانجام توانست شهر سارد طلايي را تصرف نمايد. با تسخير ليديه كشورهاي ايران و يونان هم مرز شدند. چون كشور ليديه در آسياي صغير قرار داشت. كوروش كروزوس را اسير كرد و به همراه خود به ايران آورد و يك پارسي بنام تابالوس را به فرمانروايي سارد گماشت. او براي اينكه اعتماد خود را به اهالي ليديه نشان دهد يكي از نزديكان سابق كروزوس بنام پاكتياس را مسئول اداره امور مالي و حفظ خزاين نمود. ولي پاكتياس تصميم گرفت با خرايني كه كوروش به او سپرده بود ، لشكري فراهم آورد و پارسي ها شكست دهد. بنابراين سر به شورش برداشت و شهر اراك را محاصره نمود. كوروش يك سردار مادي بنام مازارس را براي برقراري نظم و دستگيري پاكتياس به سارد فرستاد كه در نتيجه پاكتياس دسگير شد و دوباره نظم به سارد بازگشت.
 
       بعد از اين واقعه كوروش مشغول رفع اغتشاش از فرنگيه و كاريه شد. هر دوي اين كشورها در ناحيه آسياي صغير قرار داشتند.
حمله كوروش به ارمنستان
 
      كوروش به فكر حمله به ارمنستان افتاد ، چون پادشاه ارامنه به دولت ماد خراج و ماليات پرداخت نمي كرد و قشون و سرباز به كمك مادها نمي فرستاد. بنابراين كوروش به بهانه شكار با چند سواره نظام وارد قلمروي ارمنستان شد و به كياكسار حاكم مادها گفت كه شما سپاهي را گرد آوريد و در نزديكي مرز ارمنستان نگه داريد تا من هرگاه موقعيت را مناسب تشخيص دادم سپاه شما به ارمنستان بتازد. كياكسار نيز چنين كرد و در نتيجه كوروش به راحتي توانست ارمنستان تصرف نمايد.
 
     انگيزه جنگ كوروش با كلداني ها به علت حمله آنها به ارمنستان و دزدي و تاراجي بود كه كلداني ها انجام مي دادند. البته انجام اين كار از سوي كلداني ها به علت تنگدستي و نداشتن زمين كشاورزي مناسب بود. پس از درخواست صلح از طرف كلداني ها ، كوروش يك تفاهم نامه صلح بين آنها و پادشاه ارمنستان به امضا رسانيد. بر طبق آن پادشاه ارمنستان پذيرفت كه زمين كشاورزي مناسبي را به كلداني ها بدهد و در مقابل آنها تعهد كردند كه اجازه چراي دامهاي ارمني را در چاگاههاي خود بدهند و ديگر دست از چپاول و دزدي اموال ارمني ها بردارند.
 
   :يورش كورش به آشور و بابل
بابل در آن زمان شهري بسيار زيبا و ثروتمند بود و برابر نوشته هاي هرودوت و ديگر تاريخ نگاران يونان باستان ، داراي دژهاي بسيار استواري بود كه در پيرامون رودخانه فرات ساخته شده بودند. مردم بابل در آن زمان بيشتر از راه بازرگاني روزگار مي گذراندند و باورهاي ويژه اي به خدايان داشتند. بيشتر مردم بابل به قدرت ساحري و جادوگري كاهنان معبدها و بت پرستي اعتقاد داشتند.
 
     حمله كوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رويداد ، گويا به انگيزه قتل پسر يكي از درباريان بابلي بنام گبربايس بود كه به كوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذاي فراوان در اختيار كوروش و سپاهيانش قرار داد. در مقابل از كوروش خواست كه به بابل حمله كند و پادشاه آنجا را از بين ببرد ، چون او پسرش را كشته بود. از آن گذشته كوروش هواداران زيادي در بابل داشت كه او را ترغيب به تسخير آن شهر مي كردند. نتيجه جنگ كوروش و پادشاه بابل ، شكست بابل بود. با اين پيروزي كوروش مهمترين كشور همسايه ايران را در اختيار گرفت و بيانيه حقوق بشر خود را كه تضمين كننده آزادي در دين ، عقيده و محل زندگي بود ، صادر نمود.
 
 
 
   :چيرگي ايران بر فنيقيه و فلسطين
 
      پس از تسخير بابل ، كشور كلده با شهرهاي كهن سومر و اكد و كليه مستعمرات كشور سابق بابل جز ايران گرديد. از جمله اين كشورها فنيقيه بود. فنيقي ها مردمي بودند سامي نژاد ، كه در حدود2500 سال پيش از زايش مسيح از عربستان سر بر آوردند و بعدها بين درياي مغرب (مديترانه) و كوه هاي جبل لبنان خانه گزيدند. فنيقي ها ميگفتند كه وطن اصلي آنها كرانه هاي خليج فارس بوده است. آنها همچنين خودشان را كنعانيان مي ناميدند. فنيقيه عربي شده نامي است كه يوناني ها به اين كشور داده اند وبه معني الهه آفتاب سرخ است. كيش آنها شرك و بت پرستي بوده است. فنيقي ها چون بين بابل و مصر قرار داشتند ، از هر دو تمدن تاثير گرفته اند. آنها داراي بازرگاني بسيار گسترده اي بودند كه از غرب تا جزاير انگلستان و از شرق تا ناحيه بغاز مالاگا در نزديكي هندوچين را شامل مي شده است. آنها همچين  در آفريقاي جنوبي هم داراي مستعمراتي بودند. فنيقي ها نخست پيرو كشور مصر بودند سپس در سده 8 (پ. م ) تحت سلطه آشوري ها و در اوايل سده 6 (پ. م ) به تصرف بابلي ها درآمدند. پس از فتح بابل بدست كوروش آنها جزو كشور ايران گرديدند. اختراع رنگ ارغواني يا يافتن جانوري كه اين رنگ از آن گرفته مي شود (احتمالا ماهي مركب) ، اخراع شيشه و اختراع الفبا را به فنيقي ها نسبت مي دهند. برخي از دانشمندان غربي بر اين باورند كه الفباي لاتين از خط عبري گرفته شده است و در كشورهاي اروپايي گسترش پيدا كرده است.

 

 


برچسب‌ها پارسه: جنگهای ایرانیان کوروش بزرگ,

جشن میتراکانا سال نو هخامنشیان

به قلم :   parse        2 / 7 / 1392   

هرمَزد روز از مهرماه برابر با 1 مهرماه در گاهشماری ایرانی روز جشن بزرگ «میثرَکَنَه»، «میتراکانا»، «مهرگان»، بزرگ ترین جشن هخامنشی در ستایش و گرامیداشت «میترا» در نخستین روز ماه «باگایادی» یا «بَغَیادی»(یاد خدا)، و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.

امروزه
نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سال وِرز»، در تقویم
محلی کردان مُکری مهاباد و طایفه های کردان شکری باقی مانده است.

در تقویم محلی پامیر (به ویژه دو ناحیه ی «ونج» و «خوف») از نخستین روز پاییز(تیرماه)[1] با نام «نوروزِ تیرَه ما» یاد می کنند.آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج است. همچنین بیرونی از این روز با عنوان «نیم سرده»(نیمه ی سال) نام برده است.هنگام اصلی جشن «مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است.
در ادبیات کهن فارسی نیز همواره جشن مهرگان با نخستین روز فصل پاییز برابر دانسته شده است.

برگرفته‌ از کتاب «جشن‌های مهرگان و سده»، 1384، از همین نگارنده، با بازنگری و افزوده‌ها

«مـا خواهانیم که پشتیبان کشـور تـو باشیم

مـا نمی‌خـواهیـم از کشـور تـو جــدا شـویـم

نمـی‌خـواهـیـم از خـانـه خــود جــدا شـویـم

مبــاد جــز ایــن ای مـهــــر نیـــرومنــد!»

(اوستا، مهر یشت، بند 75)

اطلاعات بیشتر در ادامه...


برچسب‌ها پارسه: جشنهای ایرانی, جشن میتراکانا, سال نو هخامنشیان,
در ادامه جستار

تصویری که مصدق تقدیم به ملت نمود.

به قلم :   parse        3 / 7 / 1392   

به کسانیکه وقتی پای مصالح عموم بمیان آید از مصالح خصوصی و نظریات شخصی صرفنظر میکنند. بکسانیکه در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که موفق شوند مرد و مردانه میایستند و یک دندگی بخرج میدهند و به آنکسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند این عکس ناقابل اهداء میشود. احمد آباد، آبان ماه 1341 ، دکتر محمد مصدق


برچسب‌ها پارسه: تصویری, مصدق, تقدیم به ملت,

10 مهر روز جشن مهرگان

به قلم :   parse        10 / 7 / 1392   

روز مهر از ماه مهر برابر با ۱۰ مهر

واژۀ مهر، پیمان و دوستی معنی می دهد. در گاه شماری و فرهنگِ مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت برجسته یی بوده است. دلیل آن این بود که در گاه شماری کهن ایران، سال، تنها شامل دو فصل بزرگ می شد و این هر دو جشن، آغاز فصل های سال را نوید می دادند.
به بیان دیگر، نوروز آغاز فصل نخست و مهرگان آغاز فصل دوم به حساب می آمد. فصل اول، تابستان بود که از جشن  نوروز شروع می شد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان که از جشن مهرگان آغاز می شد و پنج ماه طول می کشید. جشن مهرگان که از روز مهر شروع می شد و تا شش روز پس از آن ادامه می یافت، زمینۀ برایی جشن های بزرگ و شادی بسیار در سرزمین بزرگِ ایران بود. به گزارش شاهنامۀ فردوسی، انگیزه یی که به پیدایشِ جشنِ مهرگان در تاریخ ایران نسبت می دهند، پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر به رهبری کاوه آهنگر است که پس از تلاش و پایمردی فراوان، او را به بند آوردند و فریدون را به عنوانِ رهبرِ خود برگزیدند.
اکنون نیز زرتشتیان در روز مهر به آتشکده و نیایشگاه ها می روند و با خوراک های سنتی از یکدیگر پدیرایی می کنند. آنان با انجام نیایش و اجرای برنامه های فرهنگی مانند سخنرانی های ملی و آیینی، سرود، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا می دارند.
در برخی از روستاهای یزد جشن مهرگان در تقویم غیرفصلی برگزار می شود.
بعضی از خانواده ها خوراکی های سنتی، گوشت بریان شده گوسفند و لووگ (نانِ کوچکِ مخصوص) تهیه می کنند و با پدیرایی از همه، داد و دهش انجام می دهند. در برخی از روستاهای دیگر، جشن مهرگان با ساز و گِشت نیز همراه است. به این ترتیب که روز پنجمِ پس از مهرگان، گروهی از اهل روستا که بیشتر آنان را جوانان تشکیل می دهند، در محل آدریان و یا سرچشمه قنات روستای خود گِرد هم می آیند، یکی از هنرمندان روستا به وسیله سرنا و هنرمند دیگری با کمک اَرَبه (دَف) گروه را همراهی می کند.
آن ها برای رفتن به خانه های روستا با هم به حرکت در می آیند و از نخستین خانۀ یک روستا شروع می کنند. حاضران، پس از لحظه هایی شادی کردن بر درگاه و در زدن، به خانه ها وارد می شوند. کدبانوی هر خانه نخست آینه و گلاب می آورد. اندکی گلاب را در دست افراد می ریزد و آینه را در برابر چهرۀ آنها نگه می دارد، سپس آجیلی را که قبلاً فراهم کرده است به همه پیشکش می کند. این آجیل مخلوطی از تخمه کدو، آفتابگردان، نخودچی کشمش و یا یکی از آن ها است. میزبانان افزون بر این نیز گاهی با شربت و یا چای پذیرایی خود را انجام می دهند. آن گاه ده موبد یا یکی از افراد گروه ساز و گِشت که صدای رسایی دارد، اسامی درگذشتگانی را که پیش از این و در نسل های قبلی، در این خانه سکونت داشته و اکنون در گذشته اند باز می گوید و همه برای آنها آمرزش و شادی روان آرزو می کنند.


برچسب‌ها پارسه: ده مهر روز, جشن مهرگان, جشنهای ایرانی,
در ادامه جستار

جشن میتراکانا سال نو هخامنشیان

به قلم :   parse        1 / 7 / 1392   

هرمَزد روز از مهرماه برابر با 1 مهرماه در گاهشماری ایرانی روز جشن بزرگ «میثرَکَنَه»، «میتراکانا»، «مهرگان»، بزرگ ترین جشن هخامنشی در ستایش و گرامیداشت «میترا» در نخستین روز ماه «باگایادی» یا «بَغَیادی»(یاد خدا)، و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.

امروزه
نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سال وِرز»، در تقویم
محلی کردان مُکری مهاباد و طایفه های کردان شکری باقی مانده است.

در تقویم محلی پامیر (به ویژه دو ناحیه ی «ونج» و «خوف») از نخستین روز پاییز(تیرماه)[1] با نام «نوروزِ تیرَه ما» یاد می کنند.آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج است. همچنین بیرونی از این روز با عنوان «نیم سرده»(نیمه ی سال) نام برده است.هنگام اصلی جشن «مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است.
در ادبیات کهن فارسی نیز همواره جشن مهرگان با نخستین روز فصل پاییز برابر دانسته شده است.

برگرفته‌ از کتاب «جشن‌های مهرگان و سده»، 1384، از همین نگارنده، با بازنگری و افزوده‌ها

«مـا خواهانیم که پشتیبان کشـور تـو باشیم

مـا نمی‌خـواهیـم از کشـور تـو جــدا شـویـم

نمـی‌خـواهـیـم از خـانـه خــود جــدا شـویـم

مبــاد جــز ایــن ای مـهــــر نیـــرومنــد!»

(اوستا، مهر یشت، بند 75)

اطلاعات بیشتر در ادامه...


برچسب‌ها پارسه: جشنهای ایرانی, جشن میتراکانا, سال نو هخامنشیان,
در ادامه جستار