this is

به قلم :   parse        6 / 8 / 1398   

ssaammwest@yahoo.com

.

black team

.



هفتم آبان ماه روز جهانی کوروش بزرگ

به قلم :   parse        5 / 8 / 1392   


برچسب‌ها پارسه: کوروش بزرگ , هفتم آبان,

10 مهر روز جشن مهرگان

به قلم :   parse        10 / 7 / 1392   

روز مهر از ماه مهر برابر با ۱۰ مهر

واژۀ مهر، پیمان و دوستی معنی می دهد. در گاه شماری و فرهنگِ مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت برجسته یی بوده است. دلیل آن این بود که در گاه شماری کهن ایران، سال، تنها شامل دو فصل بزرگ می شد و این هر دو جشن، آغاز فصل های سال را نوید می دادند.
به بیان دیگر، نوروز آغاز فصل نخست و مهرگان آغاز فصل دوم به حساب می آمد. فصل اول، تابستان بود که از جشن  نوروز شروع می شد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان که از جشن مهرگان آغاز می شد و پنج ماه طول می کشید. جشن مهرگان که از روز مهر شروع می شد و تا شش روز پس از آن ادامه می یافت، زمینۀ برایی جشن های بزرگ و شادی بسیار در سرزمین بزرگِ ایران بود. به گزارش شاهنامۀ فردوسی، انگیزه یی که به پیدایشِ جشنِ مهرگان در تاریخ ایران نسبت می دهند، پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر به رهبری کاوه آهنگر است که پس از تلاش و پایمردی فراوان، او را به بند آوردند و فریدون را به عنوانِ رهبرِ خود برگزیدند.
اکنون نیز زرتشتیان در روز مهر به آتشکده و نیایشگاه ها می روند و با خوراک های سنتی از یکدیگر پدیرایی می کنند. آنان با انجام نیایش و اجرای برنامه های فرهنگی مانند سخنرانی های ملی و آیینی، سرود، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا می دارند.
در برخی از روستاهای یزد جشن مهرگان در تقویم غیرفصلی برگزار می شود.
بعضی از خانواده ها خوراکی های سنتی، گوشت بریان شده گوسفند و لووگ (نانِ کوچکِ مخصوص) تهیه می کنند و با پدیرایی از همه، داد و دهش انجام می دهند. در برخی از روستاهای دیگر، جشن مهرگان با ساز و گِشت نیز همراه است. به این ترتیب که روز پنجمِ پس از مهرگان، گروهی از اهل روستا که بیشتر آنان را جوانان تشکیل می دهند، در محل آدریان و یا سرچشمه قنات روستای خود گِرد هم می آیند، یکی از هنرمندان روستا به وسیله سرنا و هنرمند دیگری با کمک اَرَبه (دَف) گروه را همراهی می کند.
آن ها برای رفتن به خانه های روستا با هم به حرکت در می آیند و از نخستین خانۀ یک روستا شروع می کنند. حاضران، پس از لحظه هایی شادی کردن بر درگاه و در زدن، به خانه ها وارد می شوند. کدبانوی هر خانه نخست آینه و گلاب می آورد. اندکی گلاب را در دست افراد می ریزد و آینه را در برابر چهرۀ آنها نگه می دارد، سپس آجیلی را که قبلاً فراهم کرده است به همه پیشکش می کند. این آجیل مخلوطی از تخمه کدو، آفتابگردان، نخودچی کشمش و یا یکی از آن ها است. میزبانان افزون بر این نیز گاهی با شربت و یا چای پذیرایی خود را انجام می دهند. آن گاه ده موبد یا یکی از افراد گروه ساز و گِشت که صدای رسایی دارد، اسامی درگذشتگانی را که پیش از این و در نسل های قبلی، در این خانه سکونت داشته و اکنون در گذشته اند باز می گوید و همه برای آنها آمرزش و شادی روان آرزو می کنند.


برچسب‌ها پارسه: ده مهر روز, جشن مهرگان, جشنهای ایرانی,
در ادامه جستار

جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی.

به قلم :   parse        6 / 7 / 1392   

 

 

 

  جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی

 

پاسارگاد آرامگاه كوروش كبير

 

شـــــرح ماجرا : کوروش در زمان جواني تصميم مي گيرد كه قوم پارس را متحد كند تا بتواند بر عليه آستياگ وارد جنگ شود. هارپاك كه از درباريان و خويشاوندان آستياگ بود در اين راه كمك زيادي به كوروش كرد و درنهايت آستياگ پس از 35 سال پادشاهي سرنگون مي شود. ولي كوروش او را نكشت و نزد خود نگاه داشت. كوروش تعدادي از مغان مادي را كشت ، چون مخالف او بودند. او توانست اكباتان يا هگمتانه (همدان امروزي) پايتخت دولت ماد را تصرف كند. كوروش در سال 555 ( پ. م ) دژ مادي را تسخير كرد كه تاريخ نگاران يوناني آنرا بنام پاسارگاد نوشته اند. نام ديگر پاسارگاد مشهد مرغاب است چون شهر پاسرگاد بر روي دشت مرغاب ساخته شده بود .

 

 

از نو آوري هاي كوروش چاپارخانه دولتي يا پست خانه و گردونه چهار اسبه (گونه اي گاري) است كه در كناره هاي آن تيغه هايي فلزي براي نابود كردن سربازان دشمن جاسازي شده بود.                                
  مبارزه كوروش با پادشاه كشور ليديه :
با تسخير هگمتانه در سال 559 (پ . م ) پادشاهي كوروش آغاز مي شود. سپس كوروش با كروزوس پادشاه كشور ليدي (ليديه) جنگيد و او را شكست داد. او سرانجام توانست شهر سارد طلايي را تصرف نمايد. با تسخير ليديه كشورهاي ايران و يونان هم مرز شدند. چون كشور ليديه در آسياي صغير قرار داشت. كوروش كروزوس را اسير كرد و به همراه خود به ايران آورد و يك پارسي بنام تابالوس را به فرمانروايي سارد گماشت. او براي اينكه اعتماد خود را به اهالي ليديه نشان دهد يكي از نزديكان سابق كروزوس بنام پاكتياس را مسئول اداره امور مالي و حفظ خزاين نمود. ولي پاكتياس تصميم گرفت با خرايني كه كوروش به او سپرده بود ، لشكري فراهم آورد و پارسي ها شكست دهد. بنابراين سر به شورش برداشت و شهر اراك را محاصره نمود. كوروش يك سردار مادي بنام مازارس را براي برقراري نظم و دستگيري پاكتياس به سارد فرستاد كه در نتيجه پاكتياس دسگير شد و دوباره نظم به سارد بازگشت.
 
       بعد از اين واقعه كوروش مشغول رفع اغتشاش از فرنگيه و كاريه شد. هر دوي اين كشورها در ناحيه آسياي صغير قرار داشتند.
حمله كوروش به ارمنستان
 
      كوروش به فكر حمله به ارمنستان افتاد ، چون پادشاه ارامنه به دولت ماد خراج و ماليات پرداخت نمي كرد و قشون و سرباز به كمك مادها نمي فرستاد. بنابراين كوروش به بهانه شكار با چند سواره نظام وارد قلمروي ارمنستان شد و به كياكسار حاكم مادها گفت كه شما سپاهي را گرد آوريد و در نزديكي مرز ارمنستان نگه داريد تا من هرگاه موقعيت را مناسب تشخيص دادم سپاه شما به ارمنستان بتازد. كياكسار نيز چنين كرد و در نتيجه كوروش به راحتي توانست ارمنستان تصرف نمايد.
 
     انگيزه جنگ كوروش با كلداني ها به علت حمله آنها به ارمنستان و دزدي و تاراجي بود كه كلداني ها انجام مي دادند. البته انجام اين كار از سوي كلداني ها به علت تنگدستي و نداشتن زمين كشاورزي مناسب بود. پس از درخواست صلح از طرف كلداني ها ، كوروش يك تفاهم نامه صلح بين آنها و پادشاه ارمنستان به امضا رسانيد. بر طبق آن پادشاه ارمنستان پذيرفت كه زمين كشاورزي مناسبي را به كلداني ها بدهد و در مقابل آنها تعهد كردند كه اجازه چراي دامهاي ارمني را در چاگاههاي خود بدهند و ديگر دست از چپاول و دزدي اموال ارمني ها بردارند.
 
   :يورش كورش به آشور و بابل
بابل در آن زمان شهري بسيار زيبا و ثروتمند بود و برابر نوشته هاي هرودوت و ديگر تاريخ نگاران يونان باستان ، داراي دژهاي بسيار استواري بود كه در پيرامون رودخانه فرات ساخته شده بودند. مردم بابل در آن زمان بيشتر از راه بازرگاني روزگار مي گذراندند و باورهاي ويژه اي به خدايان داشتند. بيشتر مردم بابل به قدرت ساحري و جادوگري كاهنان معبدها و بت پرستي اعتقاد داشتند.
 
     حمله كوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رويداد ، گويا به انگيزه قتل پسر يكي از درباريان بابلي بنام گبربايس بود كه به كوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذاي فراوان در اختيار كوروش و سپاهيانش قرار داد. در مقابل از كوروش خواست كه به بابل حمله كند و پادشاه آنجا را از بين ببرد ، چون او پسرش را كشته بود. از آن گذشته كوروش هواداران زيادي در بابل داشت كه او را ترغيب به تسخير آن شهر مي كردند. نتيجه جنگ كوروش و پادشاه بابل ، شكست بابل بود. با اين پيروزي كوروش مهمترين كشور همسايه ايران را در اختيار گرفت و بيانيه حقوق بشر خود را كه تضمين كننده آزادي در دين ، عقيده و محل زندگي بود ، صادر نمود.
 
 
 
   :چيرگي ايران بر فنيقيه و فلسطين
 
      پس از تسخير بابل ، كشور كلده با شهرهاي كهن سومر و اكد و كليه مستعمرات كشور سابق بابل جز ايران گرديد. از جمله اين كشورها فنيقيه بود. فنيقي ها مردمي بودند سامي نژاد ، كه در حدود2500 سال پيش از زايش مسيح از عربستان سر بر آوردند و بعدها بين درياي مغرب (مديترانه) و كوه هاي جبل لبنان خانه گزيدند. فنيقي ها ميگفتند كه وطن اصلي آنها كرانه هاي خليج فارس بوده است. آنها همچنين خودشان را كنعانيان مي ناميدند. فنيقيه عربي شده نامي است كه يوناني ها به اين كشور داده اند وبه معني الهه آفتاب سرخ است. كيش آنها شرك و بت پرستي بوده است. فنيقي ها چون بين بابل و مصر قرار داشتند ، از هر دو تمدن تاثير گرفته اند. آنها داراي بازرگاني بسيار گسترده اي بودند كه از غرب تا جزاير انگلستان و از شرق تا ناحيه بغاز مالاگا در نزديكي هندوچين را شامل مي شده است. آنها همچين  در آفريقاي جنوبي هم داراي مستعمراتي بودند. فنيقي ها نخست پيرو كشور مصر بودند سپس در سده 8 (پ. م ) تحت سلطه آشوري ها و در اوايل سده 6 (پ. م ) به تصرف بابلي ها درآمدند. پس از فتح بابل بدست كوروش آنها جزو كشور ايران گرديدند. اختراع رنگ ارغواني يا يافتن جانوري كه اين رنگ از آن گرفته مي شود (احتمالا ماهي مركب) ، اخراع شيشه و اختراع الفبا را به فنيقي ها نسبت مي دهند. برخي از دانشمندان غربي بر اين باورند كه الفباي لاتين از خط عبري گرفته شده است و در كشورهاي اروپايي گسترش پيدا كرده است.

 

 


برچسب‌ها پارسه: جنگهای ایرانیان کوروش بزرگ,

تصویری که مصدق تقدیم به ملت نمود.

به قلم :   parse        3 / 7 / 1392   

به کسانیکه وقتی پای مصالح عموم بمیان آید از مصالح خصوصی و نظریات شخصی صرفنظر میکنند. بکسانیکه در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که موفق شوند مرد و مردانه میایستند و یک دندگی بخرج میدهند و به آنکسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند این عکس ناقابل اهداء میشود. احمد آباد، آبان ماه 1341 ، دکتر محمد مصدق


برچسب‌ها پارسه: تصویری, مصدق, تقدیم به ملت,

جشن میتراکانا سال نو هخامنشیان

به قلم :   parse        2 / 7 / 1392   

هرمَزد روز از مهرماه برابر با 1 مهرماه در گاهشماری ایرانی روز جشن بزرگ «میثرَکَنَه»، «میتراکانا»، «مهرگان»، بزرگ ترین جشن هخامنشی در ستایش و گرامیداشت «میترا» در نخستین روز ماه «باگایادی» یا «بَغَیادی»(یاد خدا)، و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.

امروزه
نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سال وِرز»، در تقویم
محلی کردان مُکری مهاباد و طایفه های کردان شکری باقی مانده است.

در تقویم محلی پامیر (به ویژه دو ناحیه ی «ونج» و «خوف») از نخستین روز پاییز(تیرماه)[1] با نام «نوروزِ تیرَه ما» یاد می کنند.آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج است. همچنین بیرونی از این روز با عنوان «نیم سرده»(نیمه ی سال) نام برده است.هنگام اصلی جشن «مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است.
در ادبیات کهن فارسی نیز همواره جشن مهرگان با نخستین روز فصل پاییز برابر دانسته شده است.

برگرفته‌ از کتاب «جشن‌های مهرگان و سده»، 1384، از همین نگارنده، با بازنگری و افزوده‌ها

«مـا خواهانیم که پشتیبان کشـور تـو باشیم

مـا نمی‌خـواهیـم از کشـور تـو جــدا شـویـم

نمـی‌خـواهـیـم از خـانـه خــود جــدا شـویـم

مبــاد جــز ایــن ای مـهــــر نیـــرومنــد!»

(اوستا، مهر یشت، بند 75)

اطلاعات بیشتر در ادامه...


برچسب‌ها پارسه: جشنهای ایرانی, جشن میتراکانا, سال نو هخامنشیان,
در ادامه جستار

گهنبار پتیه شهیم / جشن پایان تابستان

به قلم :   parse        30 / 6 / 1392   

 

سومین گاهنبار ( گاه آفرینش گیتیایی)  به نام پتیه شهیم که به معنای گرد آوری غله است از روز ارشتاد تا انارام به خشثره وئیریه زرتشتی (21 تا 25 شهریور خورشیدی) درازا دارد .

در باورمندی های ارین  زرتشتی  این گاهنبار گاه آفرینش زمین است برای همین با رویدنی ها مناسبت دارد . این گاهنبار در هنگام گرد اوری رویدنی های کشاوری است و پیش درامدی برای جشن کشاورزی و سپاس گزاری یعنی جشن فرخنده ی مهرگان است .از این جشن اطلاعات زیادی در دست نیست

شادو شاد زیست باشید


برچسب‌ها پارسه: جشن پایان تابستان, گهنبار پتیه شهیم, جشن های ایرانی,

به یاد شهدای زرتشتی , مسیحی و کلیمی ایران

به قلم :   parse        23 / 6 / 1392   

حضرت زرتشت فرمود :

آنانیکه زشت کردارند ناگزیر از فریفتارانند لاجرم محکوم بزوال گردند همگی فریاد و خروش برآورند ، شهریار نیکی باید تا آنانرا گرافتار ساخته بخاک و خون درکشد و این چنین در مملکت خرم، صلح برقرار دارد سزاوار است

 

شهدای زرتشتی ایران :

مهرداد فرارونی  كامران گنجی بهروز باستانی پرویز آبادی داریوش شهزادی فرهاد خادم اسفندیار دارابیان فریدون نژاد كی جمشید گشتاسبی حسن آبادی دیهیم شهریاری جهانبخش نمیرانیان رستم آذرباد داریوش آبادیان مهرداد آبادیان بهروز باستانی کیخسرو خسروی.

اسامی شهدای مسیحی :
نوريك دانيليان آرمِن آودیسیان آرمن آلفرد گبري جاني بت اوشانا رازميك خاچاطوريان وارطان آقاخانيان وازگِن آداميان هراچ هامبارسوميان وازگن آوانسيان واهان اَلله وِرديان واهيك باغداساريان وِهاندز رشيد پور هِنريك هاروطيونيان هراچ هنريك يوسفي آلبرت الله داديان آلفرد گبري پايلاك آوِديان مگرديچ طوماسيان

رازميك خاچاطوريان رازميك داوديان رافيك رشيدزاده رايموند باغراميان زوريك مراديان روبرت لازار ژيلبرت ملكم آبكاريان سورِن خانلريان گارنيك بوغوسيان گاگيگ طومانيانس نوريك باباجانيان وارطان آبراهاميان

واهيك يِسائيان وهاندز رشيد پور بابرودي ورژ باغوميان هراند آوانسيان يوريك (يورا) سرداريان ست هنريك هارتونيان يرمي يعقوب ژوزف شاهي گاگيك طومانيان اديك نرسسيان شموئيل اينويا هراند آوانسيان علي اهوز هراچ طوروسيان

 

 و همشیه پاینده باشید  ادیک اوهانیان  و لوتر یادگاری

پيام حضرت موسي : به فرمان خداوند نشانه پيروزي عدالت خواهي بر بيدادگري، توحيد بر كفر و حق بر باطل اسـت. بشنو بني اسرائيل، خداوند خالق ما، خداي يكتا است

شهدای کلیمی : سیروس حکیمیان  فریبرز موریم  اسحاق تیزابی شهرام زرینی حمید نهاوند.

منبع :

 


برچسب‌ها پارسه: شهدای زرتشتی ایران, شهیدان ایران,

گریه کردن رضا شاه

به قلم :   parse        22 / 6 / 1392   

http://mehremihan.ir/images/stories/F1/rezakhan-pahlavi.jpg

ایران. سال 1308 خورشیدی.


پسین یکی از روزهای بسیار سرد زمستان، مانند هر روز، در پیشگاه رضاشاه پهلوی داستانهای شاهنامه از سوی «مراد اورنگ» بازگو میشود:
ــ شبی که قرار بود «روشنک» دختر «داریوش سوم» از سپاهان به سرزمین پارس نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم، پیش از حرکت او چراغانی کنند؛ در هالی که مردم اصفهان مانند همه شهرها لباس ماتم بر تن داشتند و عزای ملی اعلام کرده بودند. مردم ایران، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست میدادند و فردوسی طی یک شعر، این چشم انداز را نمودار کرده...
ــ ــ آن شعر کدامست؟
ــ ببستند آذین به شهر اندرون؛ لبان پر ز خنده، دلان پر ز خون!
رضاشاه بی اختیار شروع به گریستن کرد و ده دقیقه اشک میریخت. تا آن زمان کسی گریه او را ندیده بود.پس از این اتفاق رضا شاه فورا دستور ساختن آرامگاه فردوسی به شیوه معماری هخامنشی را صادر کرد.

یاری مامه:

 « مهرمیهن »


برچسب‌ها پارسه: گریه کردن-رضاشاه-ایران,

نظامی گنجوی و اقدامات ضد ایرانی دولت باکو...

به قلم :   parse        19 / 6 / 1392   

متاسفانه همانطور که آگاهید کتیبه های پارسی از آرامگاه نظامی توسط دولت جمهوری آذربایجان حذف شده

گاهی وقت ها باید به وقاحت و بی شرمی بعضی از دولت ها افسوس خورد

دولتی که زمان پیدایش آن و عاملیت آن توسط شوروی بوده هم اکنون بر آن است تا تاریخ کشوری با تمدن هفت هزارساله را نادیده گرفته و به نام خود ثبت کرده و  با پوسخندی مردم ایران را به تمسخر گرفته وبیان کند که :

گاهی  بازدید کنندگان با دیدن شعرهای پارسی آرامگاه و موزه نظامی گنجوی گمان می‌کنند که نظامی گنجوی شاعری پارسی‌گوی بوده است!!!!!

بیشرمی تا چه حد؟

در حالیکه نظامی گنجوی حتی یک بیت به غیر زبان فارسی ندارد

فردوسی : 

نهان گشت آیین فرزانگان پراکنده شد کام دیوانگان

هنر خوار شد جادویی ارجمند نهان راستی آشکارا گزند

مگر همین شاعر (نظامی) نبود که می گفت :

همه عالم تن است و ایـران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایـران دل زمین باشد
دل زتن به بود ، یقین باشد

 

فرهنگ غنی فارسی همیشه همچون خاری در چشم دشمنان ایران خواهد بود

ندانی که ایران نشست من است

جهان سر به سر ،به زیر دست من است

بگویید این جمله در گوش باد

چو ایران نباشد تن من مباد

 

کتیبه های حذف شده از مقبره نظامی

کتیبه های اضافه شده به مقبره نظامی

بیانیه پارسیان دژ در مورد حذف کتیبه های پارسی از آرامگاه نظامی

حذف کتیبه های پارسی از آرامگاه نظامی


تصاویر ی جالب و کم یاب از فرح پهلوی...

به قلم :   parse        18 / 6 / 1392   

تصاویری جالب از فرح پهلوی در لباس زیبای اقوام ایرانی!

 

http://nica.site88.net/up/37cd73a31464.jpg

بقیه را در ادامه مطلب می توانید ببینید...


برچسب‌ها پارسه: تصاویرفرح دیبا, فرح پهلوی, پهلوی,
در ادامه جستار

بازار جشن !!

به قلم :   parse        15 / 6 / 1392   

پانزدهم شهریور (دی به مهر روز) : بازار جشن بازار همگانیِ دیگری در سغد و فراورد (ماورا النهر) باستان. همچنین گردریزی در "زین الاخبار" جشن خزان را به این روز منسوب می دارد.

 سپندارمذ روز از دیماه برابر با پنجم دی خورشیدی که همراه با مراسم شادی و برپایی بازار عمومی بوده است که از آن به عنوان بازار جشن یاد گردیده است .


برچسب‌ها پارسه: بازار جشن, پانزدهم, بازار جش,

بلاش یکم، پادشاهی که در راستای احیای تمدن ایرانیان قدم برداشت...

به قلم :   parse        14 / 6 / 1392   

نگاهی به دوران بلاش یکم

http://parsiandej.ir/webhaa/ahura/2013/08/%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%B4-%DB%8C%DA%A9%D9%85.jpg

با آنکه دانش همه جانبه ای از اشکانیان و این پادشاه در دسترس نیست اما با بررسی منابع می توان دریافت که بلاش یکم سرداری کاردان و شایسته و صاحب عزمی راسخ بود. در زمان بلاش علائم احیای ایرانیگری آشکار گردید.

از تواریخ این چنین بر می آید که ایران در دوران اشکانی قدرت مطلق جهان بوده است شاید همین موضوع باعث شده است که با توجه به اینکه دیگر ملت ها توان تاریخ نگاری به مانند زمان های دیگر نداشتند و از آنجایی که بسیاری از منابع داخلی این مرز و بوم تحت حملات سخت نابود شدند آگاهی کامل و دقیقی از دوران اشکانی در دست نباشد .پس از مرگ ونن دوم ، پسرش بلاش اول عهده دار مقام سلطنت شد. وی در آغاز پادشاهی با گرفتاری های فراوان روبرو گردید.از مهم ترین مشکلات آن دوره مشکل ارمنستان بود که جنگ های بسیاری بر سر این منطقه صورت می گرفت .اما بلاش با نیک سیرتی و خردمندی این موضوع را با صلح حل و فصل کرد .

جمع آوری اوستا

بلاش اول جمع آوری اوستا را آغاز کرد . علت این امر احترام شدید وی نسبت به آئین زرتشت بود . اشاره ای که در دینکرت – یکی از بخش های اوستا – راجع به این موضوع آمده است ، این ادعا را ثابت می کند . الته جمع آوری اوستا در زمان اردشیر بابکتان بنیان گذار دودمان ساسانی به پایان رسید .

احیای ایران

در زمان بلاش اول علائم احیای ایرانیگری از نو آشکار گردید . در پشت سکه های بلاش نقش آتشگاهی با یک تن مؤبد زرتشتی دیده می شود و این نخستین باریست که سکه های ایرانی با الفبای پهلوی ضرب می گردد . شاید بتوان گفت بلاش زمینه ساز یک تحول بزرگ به سوی کاملا ایرانی بودن فرهنگ مردم شد.


برچسب‌ها پارسه: بلاش یکم, سکه بلاش یکم, احیای ایران,

مقنی ها اقوامی ایرانی که اولین قناتها را در جهان به وجود آوردند

به قلم :   parse        11 / 6 / 1392   

 http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/1/1c/FALAJ.A.10.jpg/300px-FALAJ.A.10.jpg

مقنی ها قومی ایرانی که اولین قناتها در جهان را در ایران رواج دادند بسیار جالب است بدانیم این قوم با استفاده از سنگها و کانالهای زیرزمینی و با روشی پیشرفته توپوگرافی  از شیب تندی که کوهای البرز داشت آب را با استفاده از کانال به سرزمینهای گرم  و خشک می رساندند.http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/a/a9/Qanat_persian.png

طولانی‌ترین کاریز جهان و عمیق‌ترین مادر چاه در شهرستان گناباد با نام قنات قصبه قرار دارد که تاریخ کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن می رسد.ایرانیان باستان در چند هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند با این اختراع که در نوع خود در جهان تا کنون بی‌نظیر بوده‌است، می‌توان مقدار قابل توجهی از آب‌های زیرزمینی را جمع‌آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمه‌های طبیعی، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ ابزار کمکی از درون زمین به سطح زمین جاری می گردد تا زراعت و سرسبزی و باغ های میوه را به همراه آورد. کاریز که توسط کندی کاران مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. این حرفه به همراه خود ساعت آبی و آسیاب آبی را نیز به همراه آورده است قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج-شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن می‌گذرد، با این وجود هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداریکشور معمول و متداول است و حتی رکن اصلی کشت و زرع در نواحی خشک است. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفادهٔ مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفته‌است. البته گوبل معتقد است :که کاریز، ابتدا یک فن ویژه آبیاری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنیک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمع‌آوری آب‌های زیرزمینی مزاحم ( هزاره آب ها ) به هنگام حفر معادن بوده‌است!؛؛. اگرچه در گسترهٔ فرهنگی ایران از معادن « مس» و احتمالا « روی » موجود در کوهای زاگروس در هزارهٔ دوم قبل از میلاد مسیح بهره‌برداری شده‌است اما این نظر گوبلوچندان علمی بنظر نمی آیدو با مطالعات میدانی ما در مورد قناتهای ایران همخوانی ندارد..http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/ee/FALAJ.A.1.jpg/300px-FALAJ.A.1.jpg

 


برچسب‌ها پارسه: قنات, کاریزباستان, قومی مقنیها,

خزان جشن خجسته باد

به قلم :   parse        8 / 6 / 1392   

 

گویا دوجشن تحت عموان خزان برگزار میشد.جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز دی بآذر یعنی روز هشتم شهریور ماه انجام میشد و دومی هر مزد روز از مهرماه، یعنی روز اول مهر ماه.

این جشن به انگیزه پایان تابستان و آغاز تغییر هوا به سرما بر پا میشد. خلف تبریزی آورده:«... خزان رئز هشتم باشد از شهریور ماه قدیم و این روز جشن کغان است بنابر قاعده کلیه  کخ میان ایشان معمول بوده است که چون نام ماه و روز موافق آید جشن کنند، و بعضی گویند نام روز هیجدهم است از شهریور ماه وبعضی  نام روز سیم گفته اند... »

البته مولف مذکور اشتباه کرده چون نام هشتم دی بآذر وروز سوم اردیبهشت و روز هیجدهم از هر ماه شمسی رشن میباشد و روز چهارم شهریور نام دارد. اما ابوریحان بیرونی  از دوخزان به گونه خزان خاه در هجدهم شهریور وخزان عامه در دوم مهر ماه یاد میکند. گردیزی میگوید اول تیرماه خزان اول و پانزده روز بعد خزان دوم باشد که آنرا خزان خاص وخزان عام نیز گویند.  و این به شمار تقویم قدیم است گویا که آغاز آن، یعنی اول بهار در آغاز آذر مدتی ثابت مانده بود.  اما با توجه به شروحی که ابوریحان بیرونی در التفهیم ذیل خزان و در  آثار الباقیه ذیل شهریورگان یا آذرجشن و گردیزی ذیل گهنبار پنجم و خلف تبریزی ذیل واژه مرداد آورده است، همه حاکی از عدم احتساب کبیسه ها وگرفتن سال ناقص شمسی است.

یارنامه : گاهشمار جشنهای ایران باستان  , مستندات تاریخ و فرهنگ و تمدن پارس


برچسب‌ها پارسه: خزان جشن, گاهشمار جشنهای ایرانی, خزان جشن,

سال روز عروج مانی ( پیامبر نقاش )

به قلم :   parse        4 / 6 / 1392   

زادروز : 216 میلادی

آرامگاه : جندی شاپور

محل زندگی : تیسفون

ملیت : پارتی

لقب : پیامبر نقاش

آثار : شاپورگان , رازان , ارژنگ , کوان , گنج زندگان , انجیل زنده .

مانی «پیامبر» (۲۱۵ تا ۲۷۶ میلادی)

در دوران سلطنت شاپور اول مانی ادعای پیامبری و مذهبی تازه آورد که از اختلاط سایر ادیان و مذاهب فراهم ساخته شده و در شرق و غرب دنیای آنروز گسترش یافت. مانی بزرگ زاده‌ای از اشکانیان بود پدرش فاتک از مردم همدان بود. وی در سال ۲۱۵ در یکی از روستاهای نزدیک بابِل به دنیا آمد. وی در کودکی به کسب دانش و فلسفه پرداخت و سپس ادیان زرتشتی، عیسوی، بودایی و یونانی را مورد مطالعه قرار داد و در بیست و چهار سالگی ادّعای پیامبری کرد و سپس به وسیلهٔ «پیروز» برادر شاپور یکم که دین او را پذیرفته بود به دربار راه یافت و کتاب خود «شاپورگان» را به شاپور تقدیم داشت. شاپور دین مانی را پذیرفت و مانی را در ترویج آن دین آزاد گذاشت، مانی به هندوستان وچین سفر و دوباره به ایران بازگشت، در دوران پادشاهی بهرام یکم مؤبدان زرتشتی از پیشرفت دین مانی بیمناک شده شاه را بر آن داشتند که بین آن‌ها و مانی مناظره‌ای ترتیب دهند، مانی در این مذاکره شکست خورده به دستور بهرام به زندان افکنده می‌شود و زیر شکنجه جان می‌دهد و یا به روایتی دیگر زنده زنده پوست کنده و پوستش را از کاه انباشته و بالای دروازهٔ گندی‌شاپور آویزان می‌شود و از آن هنگام آن دروازه باب مانی خوانده می‌شود (۲۷۶ میلادی).

یاری نامه : ابولقاسم اسمایل پور , اسطوره آفرینش در آیین مانی , انتشارات کاروان ص 23 - 29


برچسب‌ها پارسه: عروج مانی , سالروز, عروج مانی,

چهارم شهریور زادروز کوروش بزرگ

به قلم :   parse        4 / 6 / 1392   

http://nuvi.webuda.com/up/80a875ff6ef9.jpg

چهارم شهریور زادروز کوروش بزرگ گرامی باد.


برچسب‌ها پارسه: چهارم شهریور, زادروز, کوروش بزرگ,

جشن فغدیه جشن خنکی هوا بر ایرانیان خجسته

به قلم :   parse        1 / 6 / 1392   

این روز را به همه ایرانیان زرتشتی همچنین هموطنان ایرانی مسلمانم تبریک میگویم شاد و شاد زیست باشید

روز شهریور از ماه شهریور برابر با 30 امرداد

واژه شهریور، در اوستا به صورت خشترَه وَئیریَه آمده است که شهریاری نیرومند و مینوی معنی می دهد، در گاه شماری سی روزۀ زرتشتیان، چهارمین روز ئر هر ماه شهریور نام دارد. در هر سال هنگامی که در ماه شهریور، روز شهریور فرا می رسد، آن روز جشن شهریورگان نامیده می شود. از چگونگی برگزاری مراسم این جشن در ایران باستان نیز اطلاع زیادی در دست نیست. در برگزاری  جشن شهریورگان، اکنون مانندِ جشن های ماهیانه دیگری که زرتشتیان دارند، در بسیاری از شهرها و روستاها، بهدینان در محل های عمومی و تالارها گرد هم می آیند، نیایش همگانی برپا می دارند و سپس با برنامه های شاد و سرگرم کنند جشنِ گرامی شهریورگان را به پایان می برند.

یاری نامه : کتاب از نوروز تا نوروز چاپ سوم فروهر به کوشش کوروش نیکنام.


برچسب‌ها پارسه: جشنهای ایرانی, جشن فغدیه, خنکی هوا,

فقر

به قلم :   parse        31 / 5 / 1392   

در یک نگاه بنگریم به میراثی که  دولت عدالت و مهرورزی برجای گذاشت

 

http://www.8pic.ir/images/48385732632111143698.jpg

دولت عدالت و مهرورزی که رفت هیچ ... حالا ما هستیم و دولت تدبیر و امید!

چه خبر ؟ سلامتی فعلا که همه چی آرومه ...

 


برچسب‌ها پارسه: فقر, فقر, فقر,

استاد رحمان اسداللهی

به قلم :   parse        31 / 5 / 1392   

*درود بر استاد رحمان اسداللهی یک آذری باغیرت !؟

کمتر کسانی هستند که اسم این هنرمند آذری رو شنیده باشن او عاشق گارمانش است.

 رحمان اسداللهی از سال 1991 به سراطان فک مبتلا شد و تا امروز که در تلوزیون دیدمش صحیح و سالم سرطانش درمان شده بود داشتم به حرف هایش گوش میکردم واقعا شگفت زده شدم اشکم را درآورد صدای تلوزیون را بلند تر کردم چون بخاطر عملی که روی فکش انجام داده بود نمی تونست خوب صحبت کنه خیلی ها در ایران این استاد بزرگ رو فراموش کردن استاد رحمان اسداللهی اکنون در امریکا زندگی میکنند.

متاسفانه یکسری آدمای بی خرد و نادان در ایران به این هنرمند بزرگ اتهاماتی مبنی بر اینکه استاد رحمان اسداللهی یک تجذیه طلب بوده و خواهان جدایی آذربایجان بوده است و یک سری از پانترکیسم ها ی فاشیست هم از این  فرصت به وجود آمده  کمال استفاده را برده  تا آذربایجانی ها را تجذیه طلب نشان دهند  .

قابل توجه پانترکیسم های فاشیست و تجذیه طلب و البته گرامی بی خود زور نزنید و خوتتون رو به مردم پاک آذربایجان نچسپونید چرا که آن جا سرزمین ستار خان و باقرخان است پاتون رو جای بدی گذاشتین شماها همان بربرهایی هستید که مانند اعراب که به ما یورش بردن به آذربایجان یورش بردید و به قتل و کشتار و تجاوز , غارت آذربایجان پرداختید

  استاد رحمان اسداللهی : در یک همایش در ترکیه بودیم خاستند از من عکس بگیرند پرچم ترکیه را آوردند گفتم پرچم ایران باشد نه ترکیه .

استاد رحمان اسداللهی : من تجذیه طلب نیستم . پدرم مادرم در ایران خاک شده اند من عاشق ایرانم .

استاد رحمان اسداللهی : حاضرم تمام زندگیم رو بدم دوباره برگردم ایران .

استاد اسداللهی : شماره تماسش در امریکا : 6619427666 

استاد رحمان انگشتانت طلایی  , روحت نقره ای و عشقت به ایران جاودان بدان که دوستت داریم و می بالم به خودم که چنین بزرگانی داریم .


برچسب‌ها پارسه: استاد رحمان اسداللهی, هنرمد بزرگ ایرانی, آذری,
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد